جدول جو
جدول جو

معنی ماه پرست - جستجوی لغت در جدول جو

ماه پرست
(خَ نِ)
پرستندۀ ماه. کسی که ماه یعنی قمر را پرستد و بندگی آن کند، کنایه از عاشق. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
ماه پرست
کسی که ماه (قمر) را پرستش کند، آنکه ماه (قمر) را دوست دارد، عاشق
تصویری از ماه پرست
تصویر ماه پرست
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میهن پرست
تصویر میهن پرست
آنکه میهن خود را بسیار دوست دارد، وطن پرست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باده پرست
تصویر باده پرست
باده نوش، شراب خوار، کسی که نوشیدن باده را بسیار دوست دارد، می پرست، برای مثال به پیری به مستی میازید دست / نه نیکو بود پیر باده پرست (فردوسی - ۲۱۷۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاهدپرست
تصویر شاهدپرست
آنکه دلبری زیبا را دوست دارد، معشوق پرست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرده پرست
تصویر مرده پرست
کسی که مرده را بپرستد، کنایه از کسی که به گذشتگان و افتخارات آنان توجه افراطی و بیجا نشان می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظاهرپرست
تصویر ظاهرپرست
آنکه صورت ظاهر را دوست دارد و به باطن توجه ندارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سایه پرست
تصویر سایه پرست
آنکه سایه را دوست دارد و در سایه بیاساید، آنکه در سایه به سر ببرد و خوش باشد، سایه پسند، راحت طلب
فرهنگ فارسی عمید
(خُ)
بندۀ سیم و زر. (آنندراج). پرستنده و خواهان مال و ثروت و مالدوست و بخیل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ)
آنکه ماه (قمر) را پرستش کند، عاشق. شیفته. دلداده. گرفتار معشوق:
مه پرستان که ستاره همه شب می شمرند
آخر این کوشش اومید به جائی برسد.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
که با راه انسی و آشنایی دارد. که پیوسته ملازم راه است. که با راه رفتن پیوند همیشگی دارد:
حالی انگشتری گشاد ز دست
داد تا برد پیک راه پرست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(اَ شَ)
پرستندۀ شاه. که شاه پرستد. شاهدوست:
من از این شغل درکشیدم دست
نیستم شاه بلکه شاه پرست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
هیر پرستی هیر بارگی داره پرستی عشق بدارایی و خواسته بندگی سیم و زر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاو پرست
تصویر گاو پرست
آنکه گاو را معبود خود قرار دهد کسی که گاو بپرستد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه صورت ظاهر را بیند و از باطن بی خبر ماند ظاهری. نما پرست پوسته بین پوسته پسند
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه مرده را پرستد، آنکه بمرده علاقه مفرط دارد: گهی خوشدل شوی از من که میرم چرا مرده پرست و خصم جانیم ک (دیوان کبیر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میهن پرست
تصویر میهن پرست
آنکه میهن خود را بسیار دوست دارد وطن پرست وطن خواه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماه گرفت
تصویر ماه گرفت
خالی که در صورت خوبان پدید آید، خسوف، ماه گرفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاج پرست
تصویر تاج پرست
دوستدارتاج خواهنده تاج تاج خواه، پادشاه سلطان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمزه پرست
تصویر حمزه پرست
دوستار تره تیزک آنکه خوردن تره تیزک را دوست دارد حمزه خوار، صوفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایه پرست
تصویر سایه پرست
کسی که پیوسته فسق و فجور و کارهای ناشایسته کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باده پرست
تصویر باده پرست
شرابخوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مه پرست
تصویر مه پرست
آنکه ماه (قمر) را پرستش کند، عاشق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال پرست
تصویر مال پرست
هیر پرست هیر باره آنکه بدارایی و خواسته عشق ورزد بنده سیم وزر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساده پرست
تصویر ساده پرست
((~. پَ رَ))
غلامباره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باده پرست
تصویر باده پرست
((~. پَ رَ))
شرابخوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاه پرست
تصویر جاه پرست
قدرت طلب
فرهنگ واژه فارسی سره
بخیل، ممسک، مادی، دولت جو، تمکن خواه، ثروت طلب، مال دوست
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از میهن پرست
تصویر میهن پرست
Patriotic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از میهن پرست
تصویر میهن پرست
patriótico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از میهن پرست
تصویر میهن پرست
patriotyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از میهن پرست
تصویر میهن پرست
патриотический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از میهن پرست
تصویر میهن پرست
патріотичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از میهن پرست
تصویر میهن پرست
patriottisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از میهن پرست
تصویر میهن پرست
patriotisch
دیکشنری فارسی به آلمانی